loading...

حا.میم

یادداشت های حسن مجیدیان

بازدید : 29
دوشنبه 12 اسفند 1403 زمان : 9:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

مشغول نشوی؛ مشغولت می‌کند!

قطب محیی در نامه‌‌‌ای می‌نویسد: شنیده ام که حسینِ منصوردر کشتی بود، پیوسته عرق چینی که داشت می‌درید و باز می‌دوخت تا بیکار نباشد و می‌گفت: "هی النفس التی‌‌ان‌لم تشغلها شغلتک ( این نفس به گونه‌‌‌ای است که اگر تو آن را مشغول نکردی او تو را مشغول خواهد کرد)

" احسن التراتیب ص ۸۶

برچسب ها
بازدید : 11
دوشنبه 12 اسفند 1403 زمان : 9:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

یکی از بهترین اتفاقاتِ من با محمد، در ماه مبارک رمضان بود. اولین سالی بود که باید روزه میگرفتم و مکلّف شده بودم. سحر اول، حسابی خواب بودم که مامان آمد بالا سرم. هر چه مادرانه صحبت کرد و نازم را کشید از رختخواب بلند نشدم! بابا آمد و هر چه حرف زد و التماس کرد، بلند نشدم! گفتم: "من نمیتونم روزه بگیرم. ولم کنید" .دوباره خوابیدم. محمد آمد بالای سرم گرفت نشست. من هم ابداً قصد بلندشدن نداشتم. بسته بودم که پا نشوم! خوابم میآمد شدید. گفت: "حسن جون داداش! وقتی یه مهمون از در میاد تو ادب چی حکم میکنه؟ چیکار باید بکنی؟" گفتم: "داداش وقت گیر آوردی اولِ صبح؟ مهمون کجا اومده؟ کِی اومده؟ ساعت چهارِ صبحه‌ها؟" گفت: "نه. تو جواب منو ندادی! الان ماه مبارک اومده. ماه رمضون ماه خداس. از طرفِ خدا اومده درِ خونه‌ی ما. چیکار داری میکنی؟ گرفتی خوابیدی؟ این طوری این مهمونِ عزیز رو تحویل میگیری؟" همین یک جمله کافی بود. عین فنر از جا پریدم! مامان و بابا و خواهرها همین طور حیران مانده بودند که چی شد و چه اتفاقی افتاد!

راوی: حسن عبدی، برادر شهید/ کتاب همیشه مربی، صفحه‌ی ۶۴

حا.میم

بازدید : 11
يکشنبه 11 اسفند 1403 زمان : 15:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

گرچه ممکن نیست با تکرار آسانش کنند

حیف باشد غم که مشق تازه‌کارانش کنند

تازه راضی کرده‌ام دل را به دین‌داری ولی

بیم از آن دارم که دین‌داران پشیمانش کنند

ساختن با خانه فرسوده دل بهتر است

گر بنا باشد که در تعمیر ویرانش کنند

گرچه این گنجشک دیگر با قفس خو کرده است

می‌زند بر میله سر وقتی هراسانش کنند

عشق را آموزگار زهد منکر شد، چه شد؟

برملاتر می‌شود رازی که کتمانش کنند

بستن میخانه از هر خانه‌ای میخانه ساخت

می‌تراود نور چون در شیشه پنهانش کنند

بادها هرگز نمی‌فهمند گیسوی رها

دلرباتر می‌شود، وقتی پریشانش کنند

می‌کشم رنجی که هرگز مستحقش نیستم

در حساب روز محشر کاش جبرانش کنند

غزل جدید فاضل نظری در کتاب «نیست» که روز پنجشنبه رونمایی شد

بازدید : 12
يکشنبه 11 اسفند 1403 زمان : 15:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

حا.میم

حقیقتا من از سیاست سر در نمی‌آورم. پیچیده است انصافا و پُرنوسان! اما در اتفاق دیروز که تبدیل به سوژه‌ی خبری امروز شده به نظرم، هم زلنسکیِ نادان حسابی تحقیر شد و هم ترامپ با نمایشِ خوی آمریکایی، ذات تمدن شان را برملا و رسوا و بازنده کرد و هم پوتین با دمش گردو می‌شکند و هم حقانیت رهبر حکیم ما معلوم تر شد و هم می‌توان کلِ این مشاجره را سیرک و ساختگی دانست. از این پدرسوخته‌ها همه چی بر می‌آید! فقط تعجب از آنها که دلبسته‌ی اینها هستند! و فقط افسوس که بلد نیستیم این واضحات را برای مردم تبیین کنیم!

بازدید : 13
يکشنبه 11 اسفند 1403 زمان : 12:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

این کتابِ انصافا مفید و جمع جور، حاوی ده داستان خواندنی است که آن را ده نفر از نویسندگان خوب و نامی‌معاصر آفریده اند. در میان آنها هم شیعه هست و هم سنی. داستان‌های تامل برانگیز و تلنگرزا راجع به موضوع مهم وحدت و الفتِ این دو طایفه. مطمئن ام با خواندن آن در نیتِ تقریبیِخود راسخ تر و در حالِ برائتی‌ِخود، متعادل‌تر خواهید شد.

حا.میم

بازدید : 10
يکشنبه 11 اسفند 1403 زمان : 12:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

اگر دنبال فوت و فن نوشتن و خلقِ یک اثرِ در خور هستید، به این کتاب محتاجید. کتاب مفصلی که نگاهی به کهن الگوها و طبایع دارد و تعریفی خاص از فُرم و درام و سبک و محتوا و پِی رنگ و زاویه دید و ریتم و.... این مجموعه آن همه جامع هست که تا حدودی نیاز آدم برای فهم مسائل کلی و جزئیِ نوشتن را برآورده کند. کار دیدنی‌‌‌ای است در بیش از ۷۰۰ صفحه. شاید نوعی کتاب مرجع به شمار برود برای مراجعه‌ و استعلام و خواندنش یک نفسه، ضرورت نداشته باشد. بهرحال علی رغم ابهت کتاب، اینطور بگویم که شما برای نوشتن و نویسندگی بیش از این که به این دست کتاب‌ها احتیاج داشته باشید؛ به محمدحسن شهسواری‌ها محتاجید که از زاویه‌ی ذهن و نگاه آنها به جهان بزرگ نوشتن و ادبیات و هنر و...بنگرید.

حا.میم

بازدید : 36
پنجشنبه 8 اسفند 1403 زمان : 12:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

دروغ چرا؟ من هم به اندازه‌ی خودم دوست دارم دیدهشوم. تحسین شوم. به قول فلاسفه؛ هر آدمی‌نیاز به نوازش روحیدارد. اگر در همین کانال خودمانی و جمع و جور ده نفر اضافه شوند؛ آدم چرا خوشحال نشود؟ می‌رود و میگردد و توجیهش را هم پیدا می‌کند که مثلا افرادِ بیشتری از این مطالب استفاده می‌کنند! اما در واقع از اینکه خودش بیشتر مطرح شود؛ لذت می‌برد. این عارضه‌ی عصرِ ماست. شهوت دیده شدن . شوقِ مطرح شدن. حالا فرقی ندارد که سلبریتی یا مداح یا ورزشکار یا طلبه یا معلم یا هرچی باشم. دوام و بقا و حیات و ادامه‌ی من به دیده شدناست. لذا هرکارِ خارج از عُرفی میکنم تا مرا ببینند. اگر مداحم، باید طوری بخوانم که رو بورس بمانم. حتی اگر مجلسِ اهل بیت را با لُمپن بازی و قرطی بازی و...آلوده کردم هم مهم نیست. حتی اگر با ریتم نوحه‌ی من برقصند هم مهم نیست! مهم دیده شدنِ مناست. دوری کنید از این‌ها و مجلس گرم کنِ این خودنماهانباشید. حتی اگر منِ مجیدیانِ کمترین باشم. سیاه لشگر و اعتبار دهنده به آنها که خودشان را عرضه میکنند؛ نباشید.

بازدید : 17
پنجشنبه 8 اسفند 1403 زمان : 12:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

شهید تنها کسى نیست که در میدان با خونش راه رفته است.شهید کسى است که در خویش، در جامعه، در تاریخ و در هستى حضور دارد. در خودش حضور دارد؛ صادرات و واردات وجود خویش را مى‌شناسد. رفت و آمدهاى درونى خویش را کنترل مى‌نماید و بر آنچه که در او جریان دارد، ناظر است و شاهد و در نتیجه، مغبون نمى‌شود و ضرر نمى‌بیند.در جامعه حضور دارد. هر حرکتى، هر عقب گردى، هر رکودى را مى‌یابد و هر بدعت و هر سنّتى را شاهد است و کارها را مى‌بیند. در تاریخ حضور دارد و زندانى دیوارهایى که او را از گذشته و آینده جدا کنند نیست و پرده‌ها بر او نیفتاده‌اند. و در هستى حضور دارد؛ که از حصارها رهیده و با چشم دیگر و گوش دیگر و دست دیگرى همراه گردیده است. با این چنین شهود و شهادتى است، که یک حادثه را در یک لحظه نمى‌بینند و فتوحات چشم‌گیر و غنائم بى‌حساب، خوشحالشان نمى‌کنند.

استاد علی صفایی حائری

حا.میم

بازدید : 15
پنجشنبه 8 اسفند 1403 زمان : 11:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

حا.میم

حرف‌های ما هنوز ناتمام…

تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است،

باز هم همان حکایت همیشگی پ

یش از آنکه باخبر شوی

لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی…

ای دریغ و حسرتِ همیشگی

ناگهان چقدر زود دیر می‌شود! (قیصر امین پور) این‌ها جسم پاک‌ترین انسان‌ها را در بر می‌گیرند و بر دستانی آسمانی خواهند برد، چقدر دلم می‌خواست آنجا بودم و چقدر دلم می‌خواست دستی به تبرک می‌کشیدم...

بازدید : 17
سه شنبه 6 اسفند 1403 زمان : 12:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حا.میم

امروز که روز تشییع سیدحسن و سید‌هاشم است و فضاهایی که غالبا ما دنبال میکنیم؛ پُر است از عکس و نماهنگ و مطلب در این باره؛ چه حرفی و چه درسی برای من و شما راهگشاست؟ من وقتی صادقانه در خودم نگاه کردم به این نتیجه رسیدم که: امروز سید دفن می‌شود و من به زندگی ادامه می‌دهم و ادامه می‌دهم و ادامه می‌دهم و...یعنی می‌دانم که این حادثه و این اتفاق از سرِ من خواهد گذشت و من با کمی‌تاثر یا هیجان یا حتی شوق، ساعاتی را سپری خواهم کرد و بعد همانم که بودم و همانم که هستم! همه این هم به خاطر آن رسوباتِ غلیظِ زندگی و روزمرگی‌هایی است که سال‌ها ست به آن مبتلا هستم. کاش برای همه و مخصوصا شیفتگان سید و عاشقان شهادت و مقاومت، روز تشییع سید، مبدأ حرکت و رشد و پوست اندازیباشد. می‌شود. اگر کسی قلبا بخواهد می‌شود. هرچند من از خودم ناامیدم ولی چه روزِ بزرگی است امروز برای آدمِ دیگری شدن. تشییع شهدا، زنده کُنِ مُرده‌هاست...

حا.میم

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 9
  • بازدید کننده امروز : 10
  • باردید دیروز : 12
  • بازدید کننده دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 49
  • بازدید سال : 3503
  • بازدید کلی : 3528
  • کدهای اختصاصی